تازه های دنیای ما بر اساس خبرهایی از نویسندگان آزاد اندیش
در باره ما
با سلام به دوستان عزیز و گرامی
هدف ما از ارایه این وبلاگ ایجاد درک عمیقتری از تحولات و رویدادهاو
انعکاس حقایق بدون پرده روز دنیا میباشد .
از اینکه ما را همراهی میکنید متشکریم.
يکي از مهمترين دلايل موفقيت يهوديان در تسلط فعلي شان بر شريانهاي اقتصادي، فرهنگي و سياسي دنيا، پنهان کاري آنها است. يعني يهودياني وجود دارند که خود را مسيحي، مسلمان، ملحد و... نشان مي دهند و تبار يهودي خود را آشکار نمي کنند اما در باطن يهودي اند و يا تبار يهودي دارند و به اين تبار وفادارند. در جهان مسيحيت به اين دسته از يهوديان، مارانو مي گويند....
مقدمه يکي از مهمترين دلايل موفقيت يهوديان در تسلط فعلي شان بر شريانهاي اقتصادي، فرهنگي و سياسي دنيا، پنهان کاري آنها است. يعني يهودياني وجود دارند که خود را مسيحي، مسلمان، ملحد و... نشان مي دهند و تبار يهودي خود را آشکار نمي کنند اما در باطن يهودي اند و يا تبار يهودي دارند و به اين تبار وفادارند. در جهان مسيحيت به اين دسته از يهوديان، مارانو مي گويند که کريستف کلمب يک نمونه از آنها است. در ترکيه «دونمه» ها هستند که کمال آتاتورک، بنيانگذار ترکيه لائيک نمونه اي از آنها است. در ايران هم نمونه هايي چون «آنوسي هاي مشهد» و يا اسلام ستيزاني همچون «شجاع الدين شفا»(1) قابل ذکر هستند. يهوديان اين ميراث را به فرزندان فرقه اي خود، يعني بهائيان نيز منتقل کرده اند. البته اين پنهان کاري درجات خفيف تري هم دارد که نمونه اي از آن را در فهرستي که از يهوديان با اسامي اسلامي ارائه کردم ديديم. يهوديان اين فهرست، هيچ کدام مسلمان نما نبودند و اکثراً يهودياني شناخته شده هستند، اما اسامي اسلامي داشتند. به بيان ديگر اين يهوديان در طول زندگي خود، هر چند در محله خود به يهوديت شناخته مي شدند اما در محيط کار و يا تحصيل و يا هر محيط جديد ديگري، مي توانستند در صورت صلاحديد از هويت يهودي خويش چيزي نگويند و با پوشش نام اسلامي شان، هيچ شک و شبهه اي را برنيانگيزند.(2)
قرآن کريم نيز به نمونه اي از پنهان کاري و تغيير کيش دورغين يهوديان اشاره کرده است (3). قرآن کريم نقل مي کند سران يهود مدينه به دسته اي ازپيروانشان مأموريت دادند که به صورت ظاهري به اسلام بگروند و خود را در ابتدا مومنيني معتقد نشان دهند اما پس از مدتي از اسلام خارج شوند تا روحيه مسلمانان خراب شود و در ايمانشان نسبت به اسلام تزلزل ايجاد شود.
يهوديت آل سعود
مسجدالاقصي، چه بخواهيم و چه نخواهيم در تقابل اسلام و صهيونيسم، پرچم و نماد اسلام محسوب مي شود. تئودور هرتزل بنيانگذار صهيونيسم جديد نيز در جايي به اهميت نمادين اين مسجد اشاره کرده است. صهيونيستها در بدو تأسيس جنبش خود در اواخر قرن نوزدهم ميلادي، به راحتي نمي توانستند به اقدامي براي پايين کشيدن اين پرچم دست بزنند. اما امروز مي پندارند که غيرت مسلمانان نسبت به برافراشته بودن اين پرچم کمتر شده است. چرا؟
در چند دهه گذشته، جهان اسلام تخريب آثار باقي مانده از پيامبر، اهل بيت و صحابه را در مکه و مدينه توسط حکام آل سعود تجربه کرده است. سواي مورد معروف تخريب قبور چهار امام شيعه در بقيع، نمونه هاي ديگري از آثار تخريب شده عبارتند از:
-خانه اي که پيامبر اسلام در مکه در آن به دنيا آمده بود.
-خانه حضرت خديجه، همسر گرامي پيامبر اسلام
-خانه اي که حضرت زهرا(سلام الله علیها) در آن به دنيا آمده بود.
-خانه ارقم؛ نخستين خانه اي که پيامبر و صحابه در آن گرد آمدند.
-خانه حضرت حمزه عموي پيامبر
-خانه اي که امام حسن و امام حسين در آن به دنيا آمده بودند.
-قبور شهداي بدر(4)
سال گذشته نيز وهابيها، گنبد حرم دو امام شيعه را در سامراي عراق منهدم کردند. حاجي هايي که امسال از زيارت خانه خدا بازگشتند نيز تعريف مي کردند که سعوديها در کار از بين بردن مساجد هفت گانه (سبعه) هستند. آيا مسلماناني که شاهد چنان فجايعي بوده اند از حساسيت شان نسبت به تخريب مسجدالاقصي کاسته نمي شود؟جالب اينجا است سازمان يونسکو که براي مجسمه هاي بودا در افغانستان چنان سر و صدايي به پا کرد در برابر تخريب وسيع آثار تاريخي در مکه و مدينه، تاکنون کوچکترين عکس العملي نشان نداده است و نمي دهد.
پس تا اينجا سه قطعه پازل داريم: 1-قصد صهيونيستها براي تخريب مسجدالاقصي به عنوان پرچم اسلام در کارزار اسلام و صهيونيسم 2-نابودي آثار مقدس و تاريخي اسلامي توسط جريان وهابيت که نتيجه آن حساسيت زدايي از مسلمانان نسبت به تخريب مسجدالاقصي است. 3- سکوت سازمان يونسکو در برابر تخريب دهها بناي تاريخي و پرقدمت اسلامي در عربستانحالا قطعه اي ديگر به اين سه قطعه مي افزاييم تا تصوير ارائه شده توسط پازل قدري کامل شود.
قطعه چهارم: «مؤسسان و پايه گذاران يونسکو دو نفر صهيونيست به نامهاي ا.سورفيلد و جي.آيزنهارد هستند. شخصيتهاي ديگر اين مرکز مهم فرهنگي، يهوديان زير هستند: ام لاون، رئيس شعبه فرهنگ جهاني، اچ کاپلن، رئيس بخش اطلاعات عمومي، اس اچ وتيز، رئيس بخش بودجه و امور اداري، اس.سامون سبليکي، رئيس شعبه استقلال، بي.ابرامبسکي، رئيس شعبه پناهندگان و جهانگردي، بي.ورمل رئيس شعبه سازمان، اي.ويلسکي رئيس شعبه فني و...»(5) «آرم يونسکو شبيه ورودي در ساختمانهاي يوناني است با سه پله در جلو و چند ستون و بر بالاي ستونها، شکلي شبيه مثلث. اين کاملاً شبيه مذبح هيکل سليمان و قسمت اصلي داخل معابد فراماسونري و کنيسه هاي يهود است.»(6)
پيش از ارائه قطعه پنجم و آخر اين پازل که تصويري هولناک را فراروي ما مي نهد به برخي ديگر از سوابق آل سعود و وهابيان اشاره مي کنم:
-آل سعود در مقاطع مختلفي از حکمراني خود بر عربستان، کشتارهاي وسيعي از مسلمانان اعم از شيعه و سني به راه انداخته اند که تنها چند نمونه از آنها عبارتند: از کشتار 15 هزار نفر در طايف و حويه، کشتار بيش از 27 هزار تن از اهالي مناطق قصيم، کشتار 40 هزار نفر در تربه، کشتار بيش از 10 هزار نفر از قبيله ثمر و اهل حائل و..(7)
-عبدالعزيزبن عبدالرحمن (متوفاي 1953 ميلادي، بنيانگذار دوره جديد سلطنت آل سعود و پدر ملک سعود، ملک فيصل، ملک خالد، ملک فهد و امير عبدالله) در سال 1915 به سرپرسي کاکس نماينده انگليس در خاورميانه کتباً تعهد داده است که خاک فلسطين را يهوديان مي بخشد!(8)
-فهدبن عبدالعزيز در مهر 1360، طي طرحي 8 ماده اي که با استقبال غرب مواجه شد در صدد به رسميت شناخته شدن موجوديت اسرائيل در جهان اسلام بود. اين طرح با عکس العمل بسيار شديد امام خميني مواجه شد.
- فهد در سال1366 شمسي، چهارصد نفر از حجاج ايراني را به جرم تظاهرات عليه آمريکا و اسرائيل در مکه به شهادت رساند.
- طرح صلح اميرعبدالله که در سال 1378 شمسي ارائه شد، همچون طرح فهد متضمن به رسيمت شناخته شدن اسرائيل است.
- در جنگ 33 روزه حزب الله و اسرائيل، عربستان از اسرائيل جانبداري کرد و حزب الله را به ماجراجويي متهم کرد.
- علماي وهابي در بحبوحه جنگ اسرائيل و حزب الله، شيعيان را کافر و دعا براي پيروزي حزب الله را حرام اعلام کردند.
-در منازعات داخلي لبنان، عربستان پشتبيان ائتلاف 14 مارس است. اين ائتلاف مورد حمايت آمريکا و اسرائيل است و با نفوذ حزب الله در لبنان مخالف است.
-عربستان سالهاست که پايگاههاي نظامي خود را در اختيار آمريکا قرار داده است.
- در جنگ تحميلي غرب عليه ايران، عربستان از صدام حمايت مالي و نظامي مي کرد.
- گروه وهابي القاعده به رغم ادعاهاي ضدصهيونيستي خود تاکنون هيچ عملياتي عليه اسرائيل انجام نداده است. گروههاي وهابي در عراق نيز آماج حملات خود را مردم بي گناه عراق قرار داده اند و نه اشغالگران آمريکايي
و حالا قطعه پنجم از پازل که رفتارهاي بالا همه پس از اطلاع آن، رنگ و بوي ديگري مي يابند:
در کتاب «خاندان سعودي را بشناسيم» که ترجمه فارسي گزيده اي از کتاب «تاريخ آل سعود»، نوشته ناصرالسعيد است در مورد «محمد بن عبدالوهاب»، مؤسس فرقه وهابيت چنين مي خوانيم:«پدر بزرگ محمد بن عبدالوهاب، يک يهودي به نام «سليمان قرقوزي» بود که از ترکيه به حجاز مهاجرت کرده بود.»(9) همچنين در مورد خاندان سعودي که نزديک به سه قرن از تشکيل دولتشان مي گذرد چنين مي خوانيم: «نام جد يهودي خاندان آل سعود که خود را به مسلماني زد ، مردخاي بن ابراهيم بن موسي از يهوديان بصره بود.» (10)
برخي از گزارشها، به هم تبار بودن الياس بن مقرن الياهو حاخام يهوديان نجران با شاه سعودي هم عصر او، عبدالعزيز بن عبدالرحمن اشاره مي کنند. بر اساس اين گزارشها، نسل شاهان آل سعود و اين حاخام يهودي به مقرن پسر مردخاي مي رسد.(11) يهودي بودن شاخه اي از فرزندان مردخاي به خوبي نشان مي دهد که اسلام آوردن او ظاهري بوده است.
برخي از قصايد عربي سروده شده در شبه جزيره عربستان که از دو سه سده گذشته تا به امروز باقي مانده اند نيز به يهودي بودن پادشاهان سعودي اشاره کرده اند. يکي از افرادي که به اين نسب در اشعار خود اشاره ميکند، شاعر معروفِ نجدي، «حميدان الشويعر» است که اشعار وطن دوستانه وي بسيار معروف است.»(12)
2-دوستي تعريف مي کرد اخيراً در کلاس دانشگاهشان يکي از دانشجويان کنفرانسي در مورد يهوديان ايراني ارائه کرده و در ضمن اين کنفرانس، يهودي بودن خود را آشکار کرده است. دانشجويان ديگر و از جمله دوست من تا قبل از اين کنفرانس، به اعتبار نام خانوادگي او تصور مي کرده اند او مسلمان است. براي اين دوست که از کنار هم قراردادن نام خانوادگي اسلامي اين دانشجو و يهوديت او دچار تعجب شده بود، يهوديان شناخته شده اي همچون مرتضي ني داود(موسيقي دان) و لطف الله حي(نماينده يهوديان در مجلس شوراي ملي دوران پهلوي) را مثال زدم. نمونه هاي بيشتري از اين افراد را در اين يادداشت مي بينيد: http://jew.blogfa.com/post-4.aspx
3- سوره آل عمران آيه 72
4- فتح آبادي، رضا، «نقش استعمار در پيدايش وهابيت»، انتشارات روزنامه جمهوري اسلامي، 1375، صفحه 112
11- رجوع کنيد به: الرضوي، السيد مرتضي، «صفحة عن آل سعود الوهّابيين وآراء علماء السنة في الوهّابيّة»، چاپ بيروت، صفحه هاي 99 تا 103 به نقل از کتاب تاريخ آل سعود.
اين کتاب در اين آدرس اينترنتي قابل دسترسي است: www.al-shia.com/html/ara/books/wahabie5/indexs.html